سال اصلاح الگوی مصرف

بیایید همگی با هم با اصلاح الگوی مصرفمان کشور عزیزمان ایران را به سوی افق های روشنایی هدایت کنیم پس همه با هم یا علی

سال اصلاح الگوی مصرف

بیایید همگی با هم با اصلاح الگوی مصرفمان کشور عزیزمان ایران را به سوی افق های روشنایی هدایت کنیم پس همه با هم یا علی

می رسد ته مانده ی بشقاب ها؟

 

رابطه ی اسراف و فقر

همان گونه که گناهان دیگر اثرات مادى و معنوى براى فرد و جامعه به دنبال دارند، اسراف نیز آثار وضعى و تکلیفى خاص به خود را در پى دارد. شعاع آثار اسراف نه تنها متوجه شخص مسرف مى شود بلکه دیگران را هم که در مقابل این پدیده ی شوم روانى سکوت کرده و نهى از منکر نمى کنند، فرا مى گیرد

فقر و تنگدستى از عواقب نامطلوب اسراف است که گاه دامن گیر شخص و گاهى دامنگیر جامعه مى شود. امام کاظم علیه السلام مى فرماید:هرکس که در زندگى اعتدال و قناعت را پیشه کند، نعمت بر او باقى مى ماند و هر کس که تبذیر و اسراف کند، نعمت از او گرفته مى شود و فقیر مى گردد.

آنگاه که نعمتها کاهش یابند و روحیه ی خودکفایى و قناعت و صرفه جویى از جامعه رخت بر بندد و فقر به آدمى روى آورد، به ناچار براى رفع نیازمندى هاى خود به دیگران وابسته خواهد شد و استقلال و شخصیتش را از دست خواهد داد.

امام صادق علیه السلام مى فرماید

ان مع الاسراف قله البرکه

همانا اسراف موجب کاهش و کمبود برکت است.

در یک بررسى کوتاه مى توان به اسراف کاریهاى بسیارى از مردم جامعه پى برد. میلیاردها تومان اسراف سالانه مواد غذایى، خارج شدن هزاران کیلو نان خشک و ضایع شدن خروارها میوه و سبزى و بلااستفاده ماندن مقادیر زیادى لباس قابل استفاده که چشم هزاران فقیر و محروم در انتظار یک دست ازآنهاست، نمایانگر ناسپاسى و کفران نعمت مردم ماست. نگاه کنید:

گفته مى شود از هر ده میلیون قرص نان تولید شده روزانه در تهران چیزى حول و حوش 3 میلیون آن دور ریز مى شود که این میزان نان در واقع نابود مى شود. اگر وزن متوسط انواع نانهاى سنگین و سبک متفاوت را 150 گرم فرض کنیم در این صورت در تهران با فرض ده میلیون نان تولید شده در روز، در حدود چهارصدوپنجاه تن نان خواهیم داشت که از کانال مصرف خانوار خارج مى گردد و به عنوان ضایعات، صرف مصارف دست دوم و سوم مثل خوراک دام و طیور مى رسد که آن هم براى دام بدون اشکال بهداشتى نیست  با این مبالغ هنگفت مى توان سالانه هزاران مدرسه ساخت، هزاران درمانگاه تجهیز نمود و بیماران بسیارى را درمان کرد.

نقل شده است که امام صادق (ع) روزى نگاهش به میوه اى که به طور کامل خورده نشده و از خانه آن حضرت به بیرون پرتاب شده بود، افتاد.

آنگاه خشمگین شد و (با عتاب) فرمود: این چیست؟ اگر شما سیر شده اید، بسیارى از مردم سیر نشده اند (و گرسنه هستند) آن را به کسى بدهید که نیازمند آن است. چرا غذا را بیش از نیاز پخت مى کنیم؟ چرا در مصرف آب و برق صرفه جویى نمى کنیم؟ چرا در استفاده از کاغذ، لوازم التحریر، دستمال کاغذى زیاده روى مى کنیم؟ چرا از میوه ها درست استفاده نمى کنیم؟ چرا در پخت نان و شیوه ی نگهدارى آن اصول لازم را به کار نمى بندیم؟ چرا عده اى مرفه و بى درد ثروت عمومى جامعه را ـ ولو با درآمدهاى خود ـ با استفاده از ابزار و لوازم لوکس ضایع مى کنند؟ چرا الگوهایى که در برخى رسانه هاى جمعى و نیز عملکرد بعضى مدیران مشهود است جامعه را به سوى یک زندگى تجملى و اسراف گرایانه مى کشد؟ و دهها چراى دیگر که شما هم حتما روزانه با آن برخورد دارید.

امام صادق (ع) مى فرماید

((میانه روى در زندگى چیزى است که خداوند آن را دوست دارد و اسراف را دشمن دارد حتى اگر این اسراف با بیرون انداختن هسته خرمایى باشد، چون آن هسته به کار مى آید (4). یا با بیرون ریختن آب باقیمانده (در لیوان) باشد.)

اسراف و عدم استجابت دعا

مسرف چون با سوء اختیار خود گرفتار این بیمارى شده و به تنگدستى افتاده است، اگر از خدا بخواهد تا از مخمصه فقر نجاتش دهد، دعایش مستجاب نخواهد شد. امام صادق علیه السلام یکى از چهار نفرى را که دعایشان مستجاب نمى شود، فردى مى داند که ثروتش را ضایع کرده، آنگاه از خدا مى خواهد تا به او روزى دهد. خداوند درجواب مى فرماید: آیا تو را به میانه روى و اصلاح در امور زندگى امر نکردم؟!

رابطه اسراف و دورى از خدا

از آنجا که هر بعد روحى انسان در بعد دیگر موثر است، بالطبع انحراف و کژى در یک بعد به انحراف در سایر ابعاد منجر مى شود.

اسراف و تجاوز از حد در امور مادى و معنوى ـ همچون معصیت با چشم، گوش، زبان و ... ـ موجب کمرنگ شدن احکام الهى در مقابل آدمى و در نتیجه تکذیب حق مى شود، اینجاست که آدمى به تدریج از خداوند دور شده و از نعمت هدایت الهى محروم مى شود و این، یک سنت قطعى و لایتغیر الهى است که هدایت معنوى در پرتو عمل به دستورات خدا و پرهیز از گناه و محرمات به دست مى آید.

در غیر این صورت، فراموشى یاد خداوند توسعه مى یابد و بتدریج زندگى فردى و اجتماعى مردم دچار سردرگمى و بى هدفى مى شود; اعتمادها به یکدیگر کم مى شود; روحیه ی ایثار و فداکارى و کارگشایى، از جامعه رخت بر مى بندد; عاطفه و ترحم کاهش مى یابد; مردم در کارهاى خلاف شرع بر یکدیگر سبقت گرفته و از انجام اعـمـال و افـعـال خـیـر و پسندیده دریغ مى ورزند.

اسراف نیز عاملى براى دور شدن دلها، زیاد شدن فاصله طبقاتى، بى تفاوت شدن و دهها عارضه دیگر روحى ـ اجتماعى است که جامعه را از درون مى پوساند.

گناه کبیره ای که آفت است

اسراف

  استفاده ی افراطى از ظواهر مادى، موجب اعتیاد و در نهایت خروج از حد اعتدال مى شود. انسانى که به رفاه و بهره بردارى از لذتهاى مادى معتاد شد، نمى تواند سختیها را تحمل کند، نمى تواند همنشینى و معاشرت با مردم فقیر و مستمند را شیوه ی اجتماعى خود قرار دهد. در مقاله به مساله ی ((اسراف)) مى پردازیم:

اسراف علاوه بر اینکه از گناهان کبیره محسوب مى شود، یکى از آفات بزرگ اجتماعى جامعه ی ما نیز به حساب می آید. در کشور ما که رشد سریع جمعیت و مشکلات حاد اقتصادى تلاقى کرده اند، ((صرفه جویى)) و جلوگیرى از اسراف در بسیارى از وسایل و ابزار زندگى، نقش مهمى در ایجاد توازن و عدالت اجتماعى دارد.

از این رو بحث اسراف که مبدا و ریشه ی قرآنى دارد ،مى تواند به خوبى ناظر به واقعیات و نیازهاى فرهنگى روز جامعه باشد.

معناى اسراف

در توضیح معناى اسراف گفته اند

اسراف ، تجاوز از حد است ،در هر عملى، اگر چه حلال که انسان آن را انجام مى دهد. گرچه کاربرد و مصداق آن در انفاق و مصرف کردن بیشتر است.

از این رو به کارگیرى هر چیز در غیر مسیر و حد خودش، چه از نظر کمیت و چه کیفیت، ((اسراف)) نامیده مى شود
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد