سال اصلاح الگوی مصرف

بیایید همگی با هم با اصلاح الگوی مصرفمان کشور عزیزمان ایران را به سوی افق های روشنایی هدایت کنیم پس همه با هم یا علی

سال اصلاح الگوی مصرف

بیایید همگی با هم با اصلاح الگوی مصرفمان کشور عزیزمان ایران را به سوی افق های روشنایی هدایت کنیم پس همه با هم یا علی

طنز ابکی

طنز اصلاح الگو
یک نمونه زیاده روی در مصرف را که اخیرا آقای وزیر نیرو به آن اشاره کرده است و آدم شاخ در می آورد.
هر چند که به روی مبارک هم نیاورد.بنا به گفته ایشان ایرانی ها(یعنی ماها!!) 3 برابر متوسط جهانی آب شرب مصرف می کنیم.
طبق این آمار و ارقام آبدار در برخی از شهرهای بزرگ سرانه مصرف هر نفر 350 لیتر در روز است.
این در حالی است که افراد قلمی مثل من روزانه 2 لیوان آب خالی هم به روز می خوریم و واقعا بعضی ها باید نشتی داشته باشند که اینقدر آب مصرف می کنند.
پیشنهاد آبکی :
1-اینقدر نگوییم آب نطلبیده مراد است.نخیر باید تشنه و طالب باشیم آنگاه به سراغ آب بریم مفت که نیست پایش پول و یارانه هدر می رود.
2-شایعاتی از قبیل دوست را زیر باران باید دید از بیخ کذب و محض خاطر آدم های احساسی است.در زیر آفتاب هم می شود دوستان مورد نظر را زیارت کرد.
3-اصطلاحاتی مثل "آب از دستش نمی چکد" همیشه بد نیست.آب الکی از دستش بچکه که چی بشه؟
4-سازمان آب باید این عبارت خوش آهنگ "آب را گل یا ول نکنیم" را بر سردر مراکز مختلف نصب العین کند تا بعضی ها سر شیلنگشان را از صبح تا شب نگذارند تو استخر تا زیر آبی برند.
 
اتحاد روش تکراریه فتح اهداف مشترک
از هر بهانه ای برای اتحاد استفاده میکنیم.
چه حس قدرتمندی میده وقتی که میدونی یک حلقه از زنجیر هستی.
وقتی با هم گام بر میداریم ، تمام رود ها و قله ها ارزشهای یکسانی دارن. این ما هستیم که مهم هستیم ، و گامهای ما. و این هدف مشترک که حلقه های زنجیر رو محکمتر از همیشه به هم متصل نگه میداره.
باز هم تشکر میکنم از این ایده و از خودم شروع میکنم با این پیش فرض که ، یک حلقه از زنجیرم!
سلام ایران من
برایت احترام قائلم ؛ برای تمام منابعی که خالصانه و فروتنانه در خود جای داده ای. این احساس خوشایند را مدیون تو هستم. احساس ثروت ، یک ثروت عرفانی که اولوهیت در بطن تو قرار داده.
بی شک ، آنقدر بزرگ و با ارزشی که سزاوار این عطیه های خداوند هستی.
این سال را به فال نیک میگیریم ؛ سال : اصلاح الگوی مصرف را
و با تغییر از کوچکترین ها ، به اهداف بزرگ و سازنده میرسیم. دست های کوچک من وقتی قسمتی ناچیز از یک تنه ی عظیم باشد ، قدرتی وصف ناشدنی دارند.
ما اتحاد را تجربه کرده ایم. لحظه به لحظه و قدم به قدم. و با مدیریت درست در استفاده از منابع ایران عزیز ، این نازنین را همواره بزرگ و پر غرور نگاه میداریم.
ایران من نگین من و قلب تمام آرزو های من است. امید که قدر مواهبش را بدانم و با علم به ایرانی بودنم ، طریقه ی سپاس به جای آورم. 

ا
به این دسته ، نه میشه گفت هنجار ها ، نه موجودات ، و نه نا به هنجاری ها!
یک سری مزاحم های معلق روزانه هستن که تا برخورد جدی برای حذف کردنشون به عمل نیاد می تونن به صورت مخرب عمل کنن در جهت افزایش هزینه ؛ افزایش مصرف ، و نرسیدن به اون هدف مشترکی که تو پست اول آوردم!
یه کم این مزاحم های معلق رو بیشتر معرفی میکنم :
البته ممکنه خیلی باهاشون آشنا باشیم ، هر روز ، هر ساعت ، حتی همین الآن هم ممکنه یک " نیاز نما " رو در حال برطرف کردن باشیم. در صورتی که به راحتی میتونیم از کنارش بگذریم و به عبارتی حذفش کنیم. تنها راه از بین بردن این مزاحم ها ، حذف کردنشونه که تو کسری از ثانیه به بوته ی عمل میرسه!
به عنوان مثال :
نیاز به روشن بودن تمام لامپها!
نیاز به روشن بودن هم زمان رایانه ، تلویزیون ، رادیو ...
نیاز به مصرف در ساعات اوج مصرف
نیاز به مصرف کننده ی صرف بودن!
نیاز به به اتومبیل رانیه همیشگی ، با اتومبیل شخصی
نیاز به خرید ، خرید ، خرید و باز هم خرید!
این دسته انقدر پیچیده و نا محسوس وارد زندگی میشن که گاهی وقتا از نیاز های واقعی هم مهمتر جلوه میکنن!
مهم شناختن اوناست ، عمر نیاز نما ها با شناختن تموم میشه. به محض شناخته شدن از بین میرن!
خب ، توی این طرح اصلاح الگوی مصرف متمرکز میشیم : رو شناختن این نیاز نما ها و برطرف کردن اون ها از راه هایی که هزینه بر نیست. هرکسی خودش میتونه نیاز نمای تثبیت شده ی زندگیشو پیدا کنه و بشناسه!
همونطور که گفتم من به هوش آریایی اعتقاد عجیبی دارم. مطمئنا تو همین لحظه کلی از این بختکها توی ذهن خواننده شناسایی شدن!زمان زیادی به طول نخواهد انجامید که هر ایرانی ، واقع بینانه مصرف کردن را ، ملکه ی ذهن میکند و هدف مشترک به شکوفایی می نشیند.همیشه رفتن از خوب به خوبتر با استقبال همراهه.کلا تغییرات مثبت دل نشینن ، و احساسی که از این تغییرات تمام وجود هر آدم رو احاطه میکنه. و به تبع نتیجه ای که از این تغییرات میبینه و لمس میکنه.
وقتی یک تغییر سازنده میکنم به خدا ثابت میکنم که هستم ، میفهمم و قدر میدونم.
وقتی چهار چوبهای کهنه و زنگار گرفته ی زندگیه همیشگی جای خودشون رو به ایده های قشنگ و سازنده میدن دیگه نیاز به نصیحت احساس نمیشه!
هر کس میشه معلم خودش. یک معلم منحصر به فرد که با روشهای خارق العاده ایی که خاص خودشه داره چهار چوبهای قدیمیه زندگیشو تغییر میده به سمتی که موفقیت بیشتری انتظارش رو میکشه. و توی هر تغییر ، یک نقطه ی شروع ، شرط لازم برای اون تغییره. این نقطه ی شروع از قبل معرفی شده ، پس نصف راه مشخصه.با شناختن این نیاز نما ها ی مزاحم می تونیم شروع کنیم به از بین بردن اونها.به این کار میگن : اصلاح الگوی مصرف.همون هدف مشترکی که ، ذکر خیرش تو پست های قبلی بود! همیشه وقتی قبض گاز میاد با خودم فکر میکنم اگه بابت مصرف کردن گاز مجبور به پرداخت هزینه ی اون نبودیم ، روزانه چند تا خونه آتیش میگرفت؟ ...
این اجبار به پرداخت هزینه باعث میشه یه کم (فقط یه کم ) دقت کنیم که داریم چکار میکنیم! یک گرمایش مطلوب ، یک نیاز که به راحتی برطرف میشه ، میتونه با مدیریت ِ مصرف ، طوری برنامه ریزی بشه که مصرف کننده به صورت واقع بینانه مصرف کنه.
فرهنگ مصرف ، و مدیریتی که توی نحوه ی مصرف اعمال میشه میتونه تو الگویی که برای زندگی انتخاب میکنیم یه تحول به صرفه بوجود بیاره.
با حذف کردن * " نیاز نما ها "
نمیدونم ذات ایرانی بودنه ، یا عشق به تظاهر یا بی پروایی از هدر رفتن!
این همه جسارت لازمه گویا!
 وقتی نیازی نیست ، با اجبار اقدام به ساختن میکنیم تا نیاز متولد شه! خب گنگ حرف نزنم بهتره!معمولا زندگی کردن به سبک واقعی هم شیرین تره هم ارزون تر! تو زندگیه واقعی روابط بر اساس ِ نیاز و رفع نیاز استوار میشن. یه نیازی پیدا میشه و برای رفع اون نیاز اقدامی به عمل میاد.حالا نوع دیگه ایی از زندگی هم در کنار ِ این زندگیه واقعی هست ، که مرسوم تره انگار! به نام زندگیه متظاهرانه! توی این نوع از زندگی وسایل ِ رفع نیاز فراهم میشن و بعدش نیاز به وجود میاد! این نوع دوم شیوه اییه که معمولا پیش میگیریم ، برای زندگی کردن. مصرف میکنیم چون وسایلش فراهمه و نیازش رو گرچه حس نمیکنیم اما متولد میکنیم چون مسببات امر حاضره!
فکر کنم دیگه خیلی گنگ شد!
تو چند تا جمله خلاصه میکنم مطلبو:تو این الگویی که واسه مصرف پیش گرفتیم یک سری تغییرات لازمه. برای رفتن به سمت یک زندگیه واقعی و متناسب نیاز ها رو بهتر ببینیم. من صرفا یک مصرف کننده نیستم! من برنامه دارم توی این زندگیه واقعی که قراره پیش بگیرم...